Interface Theory of Conciousness

این ویدیو از دونالد هافمن (Donald Hoffman) ایده‌ی او با عنوان "تئوری رابط
کاربری" را توضیح می‌دهد. ایده خیلی ساده است دنیا شبیه دسکتاپ کامپیوتر است.
یک آیکون روی دستکتاپ ربطی به واقعیت ندارد. فقط ابزاری است برای برقراری
ارتباط با موجودیت‌های داخلی کامپیوتر. درواقع دنیای بیرونی بیش از حد برای ما
پیچیده است. همانطور که اجزای داخلی کامپیوتر پیچیده هستند. از اینرو به شکلی
مشابه ذهن ما واقعیتی کاربردی را می‌سازد تا تعامل ما با دنیا راحت‌تر شود
اگرچه این واقعیت کاربردی کاملا کاذب و غیر واقعی باشد.

بحث با نمایش چند خطای دید مشهور شروع می‌شود. در ادامه نتایج یک تحقیق معرفی
می‌شود. اعتقاد عمومی آنست که فرگشت پدیدآورنده‌ی نگرش واقعی ما از دنیاست. به
تعبیر دقیق‌تر فرض می‌شود که موجوداتی که درک بهتر (واقعی‌تری) از دنیا دارند،
امتیاز بیشتری در تنازع بقا دارند. این نظر عمومی در خصوص چگونگی شک گرفتن درک
و هوشیاری ما از دنیای واقعی و بهره‌مندی از این امتیاز در تازع بقا است. هافمن
ادعا می‌کند که نتایج شبیه‌سازی‌های کامپیوتری آن نشان می‌دهند که دقیقا بر عکس
درک واقعی (صحیح) از دنیای بیرونی مزیتی در تنازع نیست. در این شبیه‌سازی‌ها
استراتژی‌های مختلفی برای ادراک امتحان شده است و اتفاقا استراتژی‌های مبتنی بر
توهم (نه واقعیت) که برای سازگاری مناسب‌تر هستند، امتیاز مهمی در تنازع بقا
بوده‌اند.

پس از آن هافمن تئوری خود را بر اساس "عامل هوشیار" عنوان می‌کند و شباهت‌هایی
را بین نتایج ریاضی این ایده و مکانیک کوانتومی را نشان می‌دهد.







<https://www.youtube.com/watch?v=dqDP34a-epI&list=WL&index=10> Interface
Theory

کشف تگمه‌ی هوشیاری

امروز خبری در خصوص کشف تگمه‌ی خاموشی در سایت New Scientist دیدم:
<http://www.newscientist.com/article/mg22329762.700-consciousness-onoff-swit
ch-discovered-deep-in-brain.html#.U7q69vmSySk> Consciousness on-off switch
discovered deep in brain



فرانسیس کریک، کاشف ساختار DNA، اعتقاد داشته است که هوشیاری مشابه کاری است که
یک رهبر ارکستر انجام می‌دهد، و با ترکیب تمامی برداشت‌های ما، چه داخلی و جه
آنچه حواس ما دریافت می‌کند، بوجود می‌آید. بعدها کریستف کخ فرض کرد که این
رهبر ارکستر بایستی بتواند به سرعت اطلاعاتی که از حواس مختلف می‌رسد را با هم
ترکیب کند. مثلا تصویر یک گل، بوی آن و خاطره‌ای که از آن در ذهن وجود دارد. او
فکر می‌کرد که claustrum ، ناحیه‌ی از مغز ، مناسب‌ترین محل برای چنین فعالیتی
است.

در آزمایشی که محمد کوبیسی، به صورت تصادفی مشخص شد که ممکن است این نظر درست
باشد. آنها در آزمایشی بر روی یک زن با تحریک تصادی کلاستروم باعث شدند که بیما
هوشیاری خود را از دست بدهد. این کشف ممکن است کلید جدیدی برای مطالعه در خصوص
هوشیاری و ارتباط آن با مغز شود.











پی‌نوشت:



این خبر مرا به این صفحه هدایت کرد که مجموعه‌ی نسبتا خوبی از منابع مرتبط یا
موضوع را در ارائه می‌کند.





<http://www.newscientist.com/special/consciousness>
http://www.newscientist.com/special/consciousness

هوشیاری و ریاضیات

این ویدیویی جالب در خصوص هوشیاری و ریاضیات است. مایکل بارنسلی (Michael Barnsley) ، راجر پنروز (Roger Pernrose) درباره‌ی ارتباط ریاضیات با درک و هوشیاری ما از واقعیت دنیا صحبت می‌کنند. مایکل بارنسلی یک متخصص فشره‌سازی تصاویر است. او در این فیلم نحوه‌ی مدل‌سازی ذهن ما از دنیای واقعیت و ارتباط آن با ریاضی را نشان می‌دهد. واقعیتی که ما در هوشیاری خود احساس می‌کنیم، واقعیت ریاضی و واقعیت فیزیکی سه وجهی هستند که با هم مرتبط هستند.

همچنین در این فیلم مفهوم ترنسفورمرها را در پردازش تصاویر و همچنین درک ما از

دنیای واقعیت توضیح داده می‌شود.

این فیلم را روی یوتیب اینجا ببینید.

سر آغاز

همیشه به فیزیک و فلسفه علاقه‌مند بوده‌ام. درواقع اگر به هنگام انتخاب رشته کمی بدشانسی می‌آوردم و انتخاب اولم را قبول نمی‌شدم شاید الان تحصیل کرده‌ی فیزیک نه یک برنامه‌نویس کامپیوتر. 

به هر حال در سن 45 سالگی، در پی بروز یحران میان‌سالی، دوباره به فیزیک و طبیعتا فلسفه علاقه‌مند شدم. آنچه در این وبلاگ خواهم آورد نتیجه‌ی این بازگشت دوباره است. بدیهی است که نمی‌توانم فیزیک‌دان یا فیلسوف شوم. به خصوص درگیر شدن با ریاضیات پیچیده‌ای که برای اولی لازم است دیگر در این سن برایم مقدور نیست. با اینحال ممکن است بتوانم مفاهیم مهم را بزبانی ساده در اینجا عنوان کنم که امیدوارم لااقل برای خودم مفید باشد.

موضوعاتی که برایم جالب هستند و در این وبلاگ به آنها خواهم پرداخت عبارتند از:

• تئوری‌های هوشیاری (Conciousness)
• تاثیرات فیزیک کوانتوم در برداشت ما از واقعیت
• هوش مصنوعی 
• نورولوژی